حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

دلم را ببین تا کجا می رود

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۲۵ ب.ظ

1

در شبی پر ستاره

این باد ملایم را

این دریا را

این صحرا را

گره زدم به آسمان خیالم

به آزادی بی حصر کبوترانم

چونکه از بندی باز آیند

2

به زندگی هم

 به همین زیبایی  نگاه می کنم

که بیابان به عبور بیابانگرد

که سراب سوزان آفتاب

به هروله شتران

له له گوسفندان

و گاهی که اندکی ابر بروید

نجوای باران فرمان می راند

بر لبخند بوته های شبدر

دلم را ببین تا کجا می رود؟

تابستان 1384 ماهشهر علی ربیعی (علی بهار)


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۰۶
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی