حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

روزهای خسته خورشید

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ق.ظ

مثل نومیدی  وزغها می خوانی

که در خشکاب مردابی فرو رفته اند

یا مثل ترس حشرات می لرزی

که در تارهای عنکبوتی غلیظ ایستاده اند

چون  وسواس  یک پرنده می گریزی

ازاین شاخه به آن شاخه

                                                 غلظت شکوائیه ترا

جهان نمی شناسد

چقدر قد کشیده ای ای شب

در روزهای خسته خورشید

چشمانت چشمانت

شرم نگاه مکاران  است

که از دهلیز هیچ ستاره ای نمی گذرد

دستانت دستانت

شرم خشک بهاران است

که در استغاثه اش ابری نمی روید

از دفترهای پاییزی ماهشهر 1377 علی ربیعی (علی بهار)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۳
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی