حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

.........بعد از جداییها

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ب.ظ

آخر به باد فنا داد عشق تو خاکسترمن ...صفای اصفهانی                           

این پیچک ها

این نیلوفرها

این قاصدکها

از رویای دلبسته ترین

ترانه قمریها گذشتند

تابه آستانه  دستانت رسیدند

که آتشزنه دیدار دوست  بودند

در فراموشی شبهای تارمن

اندوه بی شمار من

و چشمانت که خواب همه عمرم را

آشفته می کردند

مشهد زمستان 1390 علی ربیعی(علی بهار)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۱
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی