حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

عشق بود و امید

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۳۵ ق.ظ

آنسوی قله های مشرف به قصرشیرین
سربازان عراقی
تردید هزاران ساله تاریخ جنگ را
درسینه دارند
خمپاره 120 کنار پایم فرود می آید
هاج و واج
در بطن کودکانه جنگ ایستاده ام
ویاد عاشقانه دختران منتظر را
درکنج ذهنم مرور می کنم
دانشکده ادبیات
شکوفه های اقاقیا
کوچه دلگیر اسرار
که تو بودی وعشق بود و امید
اسفند 67 جبهه  مهران ع-بهار
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۰
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی