حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

۲ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

غروب ساحل
بستر ساحل
حضور قاطع امواج
اینجا که ایستاده ام
خنکای نسیم دریاست
و من چون این همه پرنده و ماهی
 
در رویای غروب جهان گم شده ام
سرور عاشقانه یی ست
زمزمه  باد و موج
مثل ترانه با تو بودن
کیش آذر ۹۷ ع-بهار

       پرچم سفید صلح!     
نظرات ما گاهی همه ان چیزی است که برخواسته از منویات مقطعی و شاید هم سطحی ما است که بر خواسته از نتایج داده هایی است که خود از تصورات و تمایلات خویش ساخته ایم و آنگاه در دایره ای که محصور شده ایم برای دنیا خط مشی چگونه زندگی کردن را معین می کنیم غافل از اینکه هیچ کس با هر مقدوراتی که دارد مرکز عالم نیست.....جهان دارد تغییر می کند این تغییر هم مال دیروز و امروز و فردا نیست این تغییر ذاتی جهانی ست که خواه ناخواه یک ضلع اساسی آن خود انسان است که بیشترین انگیزها را در برای  تغییر دارد ...

تلاش مستمر در پی شناخت بدیهی ترین مسائل هستی که هنوز بعد از هزاره ها به علت عدم شناخت درست در حیطه بحث  فلاسفه مانده و لذا مورد مناقشه فیلسوفان است که تلاش در جهت توجیه قضایای پیچیده از حرکت و زمان و مکان تا ابتد و انتهای هستی و جایگاه ذهن و عین در اندیشه تاریخی بشر تا موجودیت بیگ بنگ  یعنی همان انفجار بزرگ یا خالق مطلق هستی که همه موجودات مورد نیاز جهان را بر کشتی نوح می گذارد برای نجات و ادامه جهان تا آنگاه که در آخر همه چیز کن فیکون می گردد این ضیرورت و شدن مدام مثل یک قانون نانوشته در همه  سوی عالم و از جانب کسانی که هیچ گونه وجه اشتراکی در نظر و عمل ندارند تکرار می گردد اما با این همه نقاط اشتراک روشن و آشکار اینکه چرا بشر پرچم سفید صلح را در میان ابناء نسل خود بالا نمی آورد جای تعجب دارد

ماهشهر مرداد 1397 علی ربیعی(ع-بهار)

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۷ ، ۲۳:۲۰
علی ربیعی(ع-بهار)


راه رستگاری!
در کتاب جاناتان مرغ دریایی جمله پر مغزی ست بدین مضمون:یگانه قانون حقیقی همان است که به آزادی منجر می شود ،قانون دیگری وجود ندارد .شاید درست این باشد که بگوییم راه رستگاری بشر از آزادی می گذرد زیرا در جامعه آزاد حقوق فردی و اجتماعی بگونه ای رعایت می شود که به خلاقیت شهروندان منجر می گردد  و در این میان هر کس با هر نیتی سد راه آزادی اندیشه گردد باعث رکود و جمود و اضمحلال روحی و روانی اجتماع می گردد با تکیه بر آزادی خلاقیت و نو آوری شکوفا می شود....از دفتر یاداشتها ع-بهار
از دفتر یادداشتها ع-بهار

از خاطرات جبهه
گاهی دم غروب
یا کله سحر

در گرک و میش آسمان و زمین

بعد از تک یا پاتکی
تنه سربازی را
پای ژنرالی را
کنار می زدیم

با لبخندی تلخ بر لب

ترسی سرد در سینه

تا از خط مقدم بگذریم

گاهی نیز
پشت سر جوجه تیغی یا سگی می رفتیم
تا از میدان مین عبور کنیم
حیوونکی ها خیلی سربراه بودند

بی هیچ موقعیتی از زمان و مکان
شب سرد و بیصدایی ست

 گویی خاک مرگ پاشیده اند  

گردش ابر زیر نور ماه

قطره های باران

چقدر خسته ایم اما

مگر جوجه تیغی و سگ بیچاره

که در دنیای خود بودند یا نبودند

سوت خمپاره

سایه های  سیاه جلوی پای ما رامحو کرد

ما نشستیم و غصه خوردیم

برای جوجه تیغی و سگ

و زوزهای خاموش تعدادی روباه
جنگ خیلی جدی ست برای کشتن

کام همه را تلخ می کند
بهتر است شروع نشود!
از دفتر خاطرات جنگ ع-بهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۷ ، ۱۳:۴۳
علی ربیعی(ع-بهار)