حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

سروده کاریکلماتور

چهره تو عبوس و بی لبخند
مظالم  تو بی دلیل
چشمانت
انگار قهر دریای چین است
با کشتی سانچی!
آنجا رقص رنج و مرگ توامان بودند
تعریف  می کردند تو فرمودی
درس خوبی ست برای آیندگان
هرچند مادر سیاوش و سهراب از دور
آتش مرگ فرزندان را  تماشا  کردند
حالا به این نتیجه رسیده ام
عاشق ترسناک تیرگی هستی
از ستاره صبح بیزار
راستی تو را به خورشید عالمتاب چکار
ماهشهر ع-بهار 

 

در باره رمان بیلی باد هرمان ملویل

از همان روزهای نوجوانی که با آثار هرمان ملویل آشنا می شدم سه ویژگی اصلی در رمانهای ایشان برجسته بود ،جسارت و شجاعت و از خود گذشتگی و گاهی هر سه خصیصه با هم در کار قهرمانان قصه ها از خود نشانی داشتند.اسم این سیاق سبک بود یا سلیقه و جنم اختصاصی

باری یا هر چیزی که شما دوست دارید روی پیرنگ و آفرینش نویسنده  بگذارید در قصه ها کششی عمیق برپا بود.

چنانکه همین توالی منطقی و در عین حال ساده خواننده را پابپای صفحات کتابها مثل برق گرفتگی  تا آخر با خود می کشاند و در این میان تفاوتی نبود می خواست موبی دیک باشد و حس انتقام عجیب کاپیتان اهب و یا بیلی باد نیک نفس و شجاع .
باری بیلی باد رمانی از هرمان ملویل نویسنده آمریکایی به عبارتی آخرین اثر این نویسنده جسور است که اطراف سه شخصیت می چرخد بیلی باد نیک نفس و بدفرجام و کلاگارت بدجنس و نااهل  و "ور" ناخدای کشتی که بعلاوه قاضی عادلی ست که علیرغم میلش بیلی باد ساده دل را به جهت قتل کلاگارت معلم اسلحه کشتی مجبور به اعدام می کند تا انضباط در کشتی حفظ شود هرچند بیلی خود اقدام به برپایی طناب دار خویش می نماید.

مثل اکثر آثار نویسنده نهنگ سفید داستان  این رمان نیز بر روی کشتی و در دریا می گذرد و روابط پیچیده انسانی را در یک محیط بسته به نقد می کشد زیرا ملویل برای زمانی طولانی در استخدام نیروی دریایی امریکا بود. .
طرح توطئه در قصه بیلی باد آنچنان قوی ست که شما حس نمی کنید داستان فقط مربوط به همین کشتی با نفراتی ست که بشدت به هم وابسته هستند و در صورت تخطی از راهبرد فرمانده همه نابود می شوند و لذا چینش شخصیت ها نه بر اساس خوب و بد قصه که بر اساس وظایف و تعهد شخصیت ها رقم می خورد زیرا اگر غیر از این باشد قصه ای با مضمونی که هم ماجراجویی کشف قاره جدید را دارد و هم می خواهد جنبه های انسانی را در تمدن نو برجسته کند شکل نمی گیرد و به همین ترتیب است که این رمان و دیگر کارهای ملویل نقد زیرکانه دنیای جدید است که از طریق داستانسرایی بازگو می شود.
من همیشه فکر می کنم بیلی باد در این رمان جنبه زیبایی ست از تولد تازه و معصوم  آمریکای قرن نوزدهم! ،  که انگار برای رمانتیک های آن روزگار مائده ای آسمانی بود زیرا مثل کودکی ساده می نمود و دوست داشت دست کمکش را در دست هر کس که می رسید بگذارد به قول مهاجرین آن سالها امریکای دوست داشتنی که مادرانه آغوش بازی داشت تا مهاجرین بیشتری را در آغوش بگیرد هرچند در همان روزگار کشتی بردگان نیز از سوی استعمار کهن راهی ینگه دنیا می شد.
بعلاوه ان کشور تازه متولد شده قرار بود دوست ملتهای انقلابی جهان باشد و مردم اسیر و برده را چه با مهاجرت به ینگه دنیای خود و چه از طریق کمک های خیر خواهانه نجات دهد . مردمی که از ترس خرس روس و روباه پیر انگلیس به دامنش پناه میبرند  هرچند بعدها فهمیدن  که نه تنها احیا کننده ستم های پیشین نظام استعماری بود بلکه به ظاهر از چنگال گرگم در ربودی
  ندانستم ولی گرگم تو بودی ....با اجازه سعدی
به هر جهت  در برابر گارت  که نماد استعمار انگلیس است و مامور اسلحه خانه کشتی ،که همواره در حال ستیز با بیلی باد پاک سیرت است و او را تحریک به آشفتگی در کشتی می کند و در این میان  ناخدا "ور" شخصیت سوم رمان که سعی می کند در قضاوت نیز ناخدای منصفی باشد که نمی خواهد سکان کشتی اش کج شود و به بیراهه رود لذا همچنانکه که کشتی را در دل دریاها راهنمایی می کند تا به ساحل مقصود برسد در خصوص برخورد با عوامل کشتی علاوه بر احترام جانب احتیاط را به جهت حفظ آداب یک محیط بسته نگه میدارد.

اما سرگذشت مجنون وار بیلی چیز دیگری ست او سرانجام مجبور می شود در برابر گات شرور بایستد و با یک ضربه مشت او را بکشد ولی  در آخر ناخدا ور که می شود گفت نماد عدالت رمانتیک دنیای جدید است بیلی را به اعدام محکوم  می کند و بیلی چنانکه در بالا اشاره کردم خود مجری عدالت مرگ خویش  می شود.

باری قصه های هرمان ملویل شرح ماجراهایی از زندگی شرارت بار بشر جدید است که با رنسانس آغاز می شود و این بار علاوه بر حماقت قرون وسطایی حیله گری زیر پوشش علم باوری را نیز با خود همراه دارد در حالی که بشر همان بشر است با همه تعلقاتی که از خوی سرمایه سالار و پول پرست وی ناشی می گردد و نویسنده ای چون ملویل آنرا برجسته می کند مثل کشمکش انسان و حیوان در رمان موبی دیک.

 این اثر چون که آخرین لبخند هرمان ملویل به روی زندگی است وسعت هنری او را آشکار می‌سازد دست نوشته ای که از قرار معلوم نویسنده چندان علاقه ای به نشر آن نداشت در حالی که سرشار از زیبایی یک قصه امریکایی از نوع نجات دهنده داشت . از این کتاب رمانتیک و شعر گونه که وصف زیبایی از بردباری و جوانمردی  از دید نویسنده است در سال  1951 اپرایی با محوریت بیلی باد خوش قلب  ساخته شد

ماهشهر ع-بهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۴
علی ربیعی(ع-بهار)

کرونا و زمین انسانها!
آنتوان سنت اگزوپری نویسنده فرانسوی علاوه بر کتاب شازده کوچولو کتاب دیگری دارد با عنوان زمین انسانها گفتم خوب است حالا که ویروس کرونای کوچلو مثل یه بوکسور قهار  همه بشریت  روی زمین را برده یه گوشه رینگ  و به او حالی کرده هی بشر تو هیچی نیستی برگرد به خودت و این قدر به مال و قدرت و ثروتت نناز ....تو که جنگلها را نابود کردی و دریاها را بی ماهی ..  گفتم مختصری شرح بر این کتاب بنویسم  که نویسنده اش چون یک خلبان بوده  در خلوت خود و هنگام پرواز بر هر کوه و هر دره در نظر خلبانی که درآن اوج آسمان است باید به خاطر داشته باشیم که دوست داشتن به هیچ روی این نیست که تنها به هم بنگریم بلکه این است که جدا از تفرقه نژادی و قومی و مذهبی همگی با هم باشیم. در آخرای عصر فوق دیجیتال باید که آدمی به فقر دانایی خود بیشتر پی برده باشد و بدنبال فضیلتی بگردد که در کتابهای اخلاق و ادب فقط شرح و بسط آن را نوشته
در این کتاب نویسنده  خصلت دراماتیک برخی ماجراها را که در صحرا برای او پیش آمده برملا می کند و اینکه چگونه در حالی که همراه مکانیسین هواپیما در میان ریگزارها گم و از تشنگی و خستگی نیمه جان شده بودند نخستین بار انسان را در آن واحد با چهره همه ی انسانها در شخص یک بادیه نشین لیبیایی دیدند که آمده بود تا آنها را از مرگ حتمی نجات دهد...باری در این شرایط غمناک، ویروس کرونا باید علاوه بر تحریک حس انساندوستی  به ما یاد بدهد  که به زمین و همه متعلقاتش احترام بگذاریم، و بعلاوه از تقسیمات من در آوردی جهان اول و دوم و... چندم دست برداریم و اگر فرصتی بود بر بیچارگی بشر لبخندی تلخ بزنیم....
تهران ع-بهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۱۰
علی ربیعی(ع-بهار)