سروده زمین کوتاه
امروز در آسمان ابرهایی دیدم
مثل بره های سیاه و سفید
گفتم از این ابرها خداحافظی کنم
بگذارم بروند و ببارند
تا هر جا که خو استند
من که هر آینه سیل اشکهایم روان است
و زمین انگار که سالهای ترسالی ست
زیر پاهایم کوتاه آمده است
ماهشهر ع-بهار
از آرامستان تا خاورمیانه!
امروز پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ بود و من بعد از غروب دلتنگ آرامستان با فرزندم خداحافظی کردم و مثل این چند مدت آمدم پشت دیوار سپاه برای لحظاتی پیاده روی .
هوا هم خوب است و هنوز اردیبهشتی ست و من برای دلتنگی های خودم مفری می جویم و به ارزش عافیت از دست داده فکر می کنم و بی رحمی های خالی از مروت زمانه تا میرسم به عاقبتی که آدمی را به زلالت و گمراهی می کشاند.
باری این چند روزه خود رایی و استبداد و توتالیتر در خاورمیانه فکرم را مشغول کرده است. این جغرافیای سخت و شکننده که از جنوب آسیا تا شمال افریقا وسعت دارد یعنی از معمر قذافی لیبی تا اردوغان در ترکیه اما همه یک وجه اشتراک دارند و آن خود رایی و نفرت پراکنی و تبعیض و استبداد در حکم رانی ست.
وقتی می خواهی در باره استبداد بنویسی خاور میانه را کلا باید یک کشور ورشکسته بحساب آورد که همه رهبران در این حوزه جغرافیایی عشق به قدرت دارند که تازه به قداست نیز این عشق را آلوده می کنند .
در خاورمیانه همه عوامل اجتماعی در خدمت استبداد سازی ست و اصلا بنیان خانواده توصیه به خودرایی و استبداد می فرماید .
می بینید داغ روزگار از کجا تا به کجا می کشاندم.
ماهشهر ع-بهار