در شبی پر ستاره
این باد ملایم را
این دریا را
این صحرا را
گره زدم به آسمان خیالم
به آزادی بی حصر کبوترانم
چونکه از بندی باز آیند
ماهشهر ع-بهار
جزیره سرگردانی!
گاهی فکر می کنم بیا و مثل زوربای یونانی قهرمان رمان کازانتزاکیس در لحظه زندگی کن و آن همه فراق و جدایی را در گوشه ای از ذهنت پنهان کن و سراغ قلبت برو و تنفس زیر آسمان آبی بیابان و جنگل را بیاد بیاور و با روح اپیکور و دم غنیمت شماری که خیام نیز سفارش کرده این چند روزه عمر را بسر بیاور!
بزرگی می گوید هر معنایی که زندگی ما را احاطه کرده ساخته و پرداخته ذهن ماست حالا تصوراتی که در ذهن تو جریان دارد از کجا می آید و به کجا ختم میگردد بستگی به رفتار و عمل متقابل تو با دنیای پیرامونت دارد .
جمعه شب ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ باز ستاره بخت من زیر قوس ماه شب چهارم مثل نگهبانی وظیفه شناس دارد با یه چشم بهم زدن شرق و غرب زمین را برانداز می کند تا می رسد به نقطه سر خط که من باشم با همه غمهایی که بر سینه ام سنگینی می کنند .
ستاره می گوید گویی همه سمت و سوی زمین گل و بلبل است فقط تو ماندی و بس. برخیز و ببین ویروس کرونا چه بر سر مردم آورده، طالبان در افغانستان با انسانیت چه می کنند .با خودت مهربانتر باش لطفا
تا بدانی در کجای این جزیره سرگردانی حیران ایستاده ای.
ماهشهر ع-بهار