حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

گابریل گارسیا لورکا شاعر خون و آزادی

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۵۳ ب.ظ

گابریل گارسیا لورکا شاعر خون و آزادی
لورکا هرگز «یک شاعر سیاسى» نبود اما نحوه‌ى برخوردش با تضادها و تعارضات درونى ِ جامعه‌ى اسپانیا به گونه‌یى بود که وجود او را براى فاشیست‌هاى هواخواه فرانکو دیکتاتور  اسپانیا تحمل ناپذیر مى‌کرد. و بى‌گمان چنین بود که در نخستین روزهاى جنگ داخلى ِ اسپانیا – در نیمه شب ۱۹ اوت ۱۹۳۶ – به دست گروهى از اوباش فالانژ گرفتار شد و در تپه‌هاى شمال شرقى ِ گرانادا در فاصله‌ى کوتاهى از مزرعه‌ى زادگاهش به فجیع‌ترین صورتى تیرباران شد بى‌آن که هرگز جسدش به دست آید یا گورش بازشناخته شود.
لورکا اکنون جزیى از خاک اسپانیاست همچنان که آثار او جزیى از فرهنگ پربار اسپانیایى است:
عقابان کوچک! (با آنان چنین گفتم(
گور من کجا خواهد بود؟
در دنباله‌ى دامن من! (چنین گفت خورشید(
در گلوگاه من! (چنین گفت ماه)
ترجمه شاملو به انتخاب ع-ر
زندگی نامه لورکا
فدریکو گارسیا لورکا درخشان‌ترین چهره‌ى شعر اسپانیا و در همان حال یکى از نامدارترین شاعران جهان است. شهرتى که نه تنها از شعر پرمایه‌ى او، که از زنده‌گى ِ پُرشور و مرگ جنایت بارش نیز به همان اندازه حکایت دارد .
به سال ۱۸۹۹ در فونته واکه روس – دشت حاصلخیز غرناطه – در چند کیلومترى ِ شمال شرقى ِ شهر گرانادا به جهان آمد..
و برای مرگ در بیابان‌های اطراف غرناطه عجله داشت همان جایی که برای همیشه ناپدید  شد جایی که گروه گلنگدنهای قهوه ای  فرمان می دهند : – آتش!
و افراد از پشت به طرفش شلیک کردند. مثل خرگوشى به خود تپید.
وقتى به‌اش نزدیک شدم صورتش غرق خون و خاک سرخ بود. چشم‌هایش هنوز باز ِ باز بود. به نظرم رسید که سعى مى‌کند لبخندى بزند. با صدایى که به زحمت مى‌شد شنید گفت: – هنوز زنده‌ام! راست می گفت لورکا هیچوقت نمی میرد....
از دفتر یادداشتها ماهشهر ع-ر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۳/۰۹
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی