حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

رقص نگاهت

دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۹ ب.ظ


چشمانت!
آشوب زیبایی جهانی ست
تا آفتاب به رشک بیفتد
و مهتاب به تماشا
وشب از خماری بدرآید
وستارگان برقص
که این همه
از جور سیاه چشمانت بود
باور کن!
دو اسب  سرکش و مست
که  بر رخ تو جای گرفته اند
کولیان گنهکار اعصارند
که می رقصند و می رقصند
تا به کامی رسند
که فرمان آتش از توست
مژه بر هم مزن لیلی!
غوغایی ست
این رقص نگاهت
به تمنای مجنون چه حاجت است؟
ماهشهر مهر ۱۳۹۶ علی ربیعی ( ع-بهار(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۷
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی