وقتی همه دروغ می گویند
وقتی همه دروغ می گویند
امروز جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ است حالا دیگر احساس می کنم چقدر سخت است از آزادی و خردورزی بنویسی و انتظار جهانی نو با امید به آینده ای روشن را داشته باشی وقتی که همه دروغ می گویند و هیچکس دلش برایت هیچ کودکی در سراسر دنیا نسوخته است و هر شفق صبح را منتظری که به تخریبی ویرانتر گردد که گفته اند تیره ترین لحظه شب در ابتدای شفق صبحگاهی ست.
نه از صدای گام برگ ریزان خزان وجدی ست و نه از قلمزنی دارکوبی خسته بر تنه درخت .
و بلندترین صدای موسیقی شنیدن صدای ناله زخم خوردگان در هر کجای این کره خاکی است.
گفتم ببین برانکارد ها در وسط میدان هرز میروند و جسدها بویناک در انتظار اینکه تله خاکی از هجوم تانک ها و توپ ها و هواپیما های جنگی بر سر و رویشان ریخته شود .
گفت همه کس ، همچیز را از یاد برده اند کودک اشک مادرش را ،سرباز بوسه معشوقه اش را،
گفتم پس بهتر آنست که زندگی بمیرد.
تهران علی