وصف دلداده گی
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۰۳ ب.ظ
کبوتر بچه ای بازار خریدم
یکی از دوبیتی های بیشمار زمزمه بر لبان مادر که شرحی ست بر چاره ناچاری که زندگی باشد...برگردان از گویش بومی به فارسی روز....اینها ترانه هایی بر خواسته از دل مردمانی ست که ساده و صمیمی به دنیا نگاه می کنند و سراسرهمه خود واگویه ای از رنجی هستند که ریشه در دل و جان آنان دارد...رنج تیز پایی آفتاب داغ تابستان و صحرایی که تا دل دریا امتداد می یابد و چون نظر می کنی همه سراب است و آب نیست.......
کبوتر بچه ای بازار خریدم
میان سینه و دل پروریدم
ندانستم کبوتر بی وفا بود
چنان رفت او، که آثارش ندیدم
............ وصف دلداده گی
زندگی که بروید
با ابر
با باران
همنفست می شوم
پیشانی بر خاکت می سایم
مثل لذت زنبور به گل سوسن
میهمان سرمستی شهد گلبرگهایت می شوم
کندوهای خاطراتم را
دالان شیرین زندانت می کنم
راستی راستی! لذت دیدار ت هنوز هم در دلم می
جوشد
فروردین
1381 تهران علی ربیعی (علی بهار)
۹۲/۱۲/۲۲