حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

گپی و گفتی با منیرو روانی پور

سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۲۰ ق.ظ

گپی با منیرو روانی پور
خوب باید به آدما و نگاهشون احترام گذاشت و تلاش کرد تا یاد بگیرند به خل و خشتک دیگران کار نداشته باشن ...هر چند ماجرای سختی ست که ریشه در فضولی و حسادت و جلوه گری دارد و همواره در ضمیر ناخودآگاه همه ما پنهان است ،چنان‌که وقتی با خیلی از جباران و محترکان  خطا کار گفتگو می کنی که چرا این کار را کردید بلافاصله می گویند اشتباه کردیم و بهر جهت ذات آدمی همین است شما نویسنده محترم بوشهری با همه زیر و بمی که بسان دیگران داری خیلی حرفها را جدی نگیر و به کارت سخت و پر تلاش ادامه بده باید اضافه کنم در این هوای ابری و بارانی به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ من در حد حوصله و مقدورات فکر می کنم سالها پیش یکی از کتاب‌های شما را خوانده ام و البته نقد آثارتان را همواره می خوانم زیرا هم نثر اختصاصی شما را دوست دارم و هم فضای آن قصه را که در جنوب خاک و خُل ما می گذشت و من آنها را که روانشان زار گرفته بود از نزدیک دیده بودم و حالا جسته و گریخته از آن کتاب یاد می کنم هر چند اسمش را نیز از یاد برده ام راستی اگر هنوز در زندگی مشترک هستید حتما سلام همسر محترمتان آقای بابک تختی و فرزندتان غلامرضا را برسانید ...دیگر عرضی نیست و اما همه این شرح ماوقع بهانه ای بود برای من که اندکی ،سر سوزنی دست به قلم بشوم . زیرا از هر سو که می نگرم اینجا یعنی تهران خیلی سخت می گذرد.امیدوارم هر چه زودتر پرت شوم همان جنوب خودمان مرده و زنده اش مهم نیست.علی

حکایت خانه خرابی ها
هیچ وقت فکر نمی کردم هر روز در این فضای تیره تر از دیروز و هر سال دریغ از پارسال در این جهنم تورم قدرت و ‌ثروت که از راه پله های شلوغ دروغ و تزویر بالا می‌رود اینقدر دوام بیاورم و تعریف های خدشه دار از همه چیز را بشنوم و اصرار داشته باشم که یا مثل من فکر کنید یا خانه خرابتان می کنم و خوب خیلی بعید است که بعد از بیست و یک قرن میلادی که از اشرف مخلوقی بشرها می گذرد هر کسی از هر جا زورش رسید در پی خانه خرابی قومی و ملتی و عشیره ای باشد و برای کارش نیز هزار و یک دلیل منطقی بیاورد که اگر من خانه خرابت نمی کردم یکی دیگر این کار را می کرد. و خلاصه حکایتی ست این خانه خرابی ها ...  علی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۲/۱۷
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی