حدیث نفس

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

مثل فراموشی غروب یک مرغ دریایی در انحنای قلب بریده ابرها فرو میروم

حدیث نفس

حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار

بایگانی

نه شرقی نه غربی انسانی

چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ب.ظ

یخ بسته سنگ و دست و صدا نیز

در کوچه های حادثه یارا !

بن بست ظلمت است، وَ زان سوی

بنگر سگان هارِ رها را

این شعر، ذهن ما را به حکایتی از باب چهارم گلستان معطوف می کند که از این قرار است:
«
یکی از شعرا، پیشِ امیرِ دزدان رفت و ثنایی بر او خواند. فرمود تا جامه از او بَرکَنَند و از ده به در کُنَند. مسکین، برهنه به سرما همی رفت، سگان در قفای او افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند، در زمین، یخ گرفته بود، عاجز شد. گفت: این چه حرامزاده مردمانند! سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته. امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید. گفت: ای حکیم، از من چیزی بخواه. گفت: جامه ی خود می خواهم، اگر انعام فرمایی.
امیدوار بود آدمى به خیرِ کسان 
مرا به خیرِ تو امید نیست، شَر مرسان
سالارِ دزدان را بر او رحمت آمد و جامه بازفرمود و قبا پوستینی برو مزید کرد و دِرَمی چند»
سعدی و دکتر کدکنی به انتخاب ع-ر

نه شرقی نه غربی انسانی
امروز جمعه ۵ خرداد ۱۴۰۲ بود ، مثل همه جمعه های دلگیر به اضافه اینکه امروز آرزو کردم کاش میشد این جمعه ها را از ایام هفته حذف کرد! و بعد یادی کردم و مروری بر کتابی از دکتر عبدالحسین زرین‌کوب با عنوان نه شرقی نه غربی انسانی و همه شرح و بسطی که این عنوان زیبا و شورانگیز در ادبیات فارسی ما  از ابتدای آن که با این بیت ابوحفص سغدی شروع می شود .
آهوی کوهی در کوه چگونه دوزا  (Davaza) 
او ندارد یار بی یار چگونه بوذا   (Bovaza)
تا خردورزی فردوسی و ندانسته گی خیام و رندی و شادباشی حافظ و حکمت سعدی که همچنان درخشان است  اما در مقابل حاشیه ها کم نیست چنانکه فضای سخت و شکننده طبیعت و سیاست  جایی برای این صبغه برجسته فرهنگی ایرانی نگذاشته و همواره غلبه با قلدری  و استبداد و خود محوری  بوده و در این میان مردم اما بسان پاندول ساعت میان کثرت و قلت قدرت  سرگردان بوده اند با کلی پرداخت هزینه های غیرقابل جبران.
به اضافه خرداد که می رسد از راه  بوی تابستان می دهد و هیچ شباهتی به بهار ندارد  البته امسال که  سال نسبتا پر بارانی بود و هوا دیرتر به خشکبادهای خردادی رسید .          ماهشهر ع-ر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۳/۱۷
علی ربیعی(ع-بهار)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی